دوش بلبل ناز گل می پرورید |
سینه اش را ناگهان خاری درید |
خون سرخش داد او را رنگ گل |
باز ، اما در سرش آهنگ گل |
گل از این غم با تاثر گفت آه |
سیل اشکش سوی گونه یافت راه |
مرغ عاشق چون بدید آن رنگ و حال |
وز تعجب پیشش آمد صد سوال |
یار من عالم به رخ پیراسته |
اهل دل دیدار رویش خواسته |
کی من ناچیز را آن با صفا |
بنگرد یک لحظه حتی در خفا |
گفت با خود پس چرا فرسود گل |
پاسخش را اینچنین فرمود گل |
عاشقی در حد یک آواز نیست |
عاشقان را طاقت ابراز نیست |
من هم ای یار قدیمی عاشقم |
لیک ،حال دیگری دارد دلم |
حال تو یک ذره از احساس ماست |
برق یاقوت تو از الماس ماست |
عشق تو بر این جمال دلرباست |
روی من اما فقط سوی خداست |
آفریده دلبرم ما هر دو را |
دوست دارم مثل خود زین رو تو را |
هر که عاشق شد به یک نقاش مرد |
نقش او در قاب ذرین جاش کرد |
وانکه محبوبش یکی استاد شد |
در کلاس درس او نقاد شد |
عاشقت گشتم به عشق خالقم |
تا خدا جاری است من هم عاشقم |
وبلاکت جالب بود
خسته نباشی
گلواژه های نـــــاب و پرمعنای زندگی
تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!
فاسقي که در شب عروسي اش عاقبت به خير شد
خداحافظ همگی دوستانو بزرگوارن خوبم
735339 بازدید
251 بازدید امروز
406 بازدید دیروز
2664 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian