×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

همای سعادت

بیایم در حریم الهی حرمت شکنی نکنیم

× عشق یعنی خداشناسی خود شناسی حق شناسی از وفاپاکی و صدق و صفا language=java src=http://ir2khali.persiangig.com/java/motarjem36zaban/ div style=display:none;a href=http://www.hoob.ir حرم فلش - کد وبلاگ ثانیه شمار فلش/a/divembed src=http://noorani.persiangig.com/shomar-gheybat1.swf width=150 height=250 type=application/x-shockwave-flash wmode=transparent
×

آدرس وبلاگ من

gool.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/dost1

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

فضائل و خصوصيات امام موسی کاظم (ع)


ولادت امام موسی کاظم (ع برشیعان مبارک باد
ويژگيهاي شخصي امام کاظم (ع) از اين نقش مهم و مسوليت بزرگي که او مي بايست آن را به انجام مي رساند پرده بر مي دارد . اين هاشمي بزگوار سيماي درخشان قامتي به هنجار داشت و سبزه بود . و ريشي سياه و انبوه داشت که وي را دلپسند و با شکوه جلوه مي داد . القاب آن حضرت از خصوصيات مکتبي که در وي تجلي کرده بود پرده برمي داشت . او را کاظم ، صابر، صالح و امين لقب داده بودند . سرانجام آنکه زندگي او عملا از تجليات اين صفات پر فضيلت آکنده بود .
آن حضرت 20 سال از عمر شريف خويش را تحت رعايت و سرپرستي پدر بزرگوارش امام صادق (ع) سپري کرده آن حضرت همواره به فضايل فرزندش اشاره مي نمود و به دوستان و ياران مخصوصش مي گفت که او سرور فرزندان من است و پس از من امامت را عهده دار خواهد بود.
امامت مي بايست بانص صريح باشد. نصوص متواتري درباره ائمه دوازده گانه از رسول اکرم (ص) نقل شده است . براي رفع شبهه در رابطه با اين نصوص هر يک از امامان به جانشين پس از خود وصيت مي کردند . از اين رو دوستداران و هواخواهان اهل بيت (ع) بسيار مايل بودند که امام خود را بشناسند و بدين دليل همواره از امام عصر خود در مورد امام بعدي پرسش مي کردند .
عبدالرحمن بن حجاج گويد :
�بر جعفر بن محمد در خانه اش در فلان اتاق وارد شدم . او بر سجاده خود نشسته بود و دعا مي کرد و موسي بن جعفر هم در طرف راست وي نشسته بود و با گفتن �آمين� دعاهاي آن حضرت را پاسخ مي داد . پس عرض کردم : خداوند مرا فداي تو گرداند! شما را محبت و خدمت من نسبت به خودتان آگاهيد پس بفرماييد که پس از شما چه کسي امامت را عهده دار خواهد شد؟ آن حضرت پاسخ داد : اي عبدالرحمن! موسي زره را پوشيده و بر قامت او راست آمد . به او عرض کردم که پس از اين به چيزي نياز ندارم�.( بحارالانوار، ج 48، ص 181)
 

امام صادق (ع) هميشه ساير فرزندان خود را به امام موسي سفارش مي کرد . عبدالله بن جعفر از امام موسي بزرگتر بود و امام صادق را مي بينيم که با وي به گفتگو مي پردازد و از او مي پرسد : چه چيزي تو را مانع مي شود که همچون برادرت شوي ؟ به خدا سوگند که من نور را در چهره اش مي بينم . عبدالله پرسيد : چگونه؟ آيا مگر پدر من و پدر او و اصل من و اصل او يکي نبوده است؟
امام صادق پاسخ داد : �او از نفس من است و تو فرزند مني�.( بحارالانوار، ج 48، ص 181)
زندگي امام موسي کاظم از همان دوران کودکي با زندگي ديگران تفاوت داشت و همين نشانه مقام بزرگ اوست . در حديثي از صفوان جمال يکي از خواص شيعه نقل شده است که گفت : از امام جعفر صادق (ع) درباره صاحب اين امر (امامت) پرسيدم . فرمود : صاحب اين امر کسي است که لهو لعب نمي کند . در اين حال ابو الحسن (امام موسي کاظم) که کوچک بود به همراه يک بره و يک بز که هنوز يک سالش تمام نشده بود وارد شد. ابوالحسن به بره مي گفت : براي پروردگارت سجده کن . پس امام صادق او را در آغوش گرفت و فرمود : پدر و مادرم فداي کسي که لهو لعب نمي کند�.( بحارالانوار، ج 48، ص 25)
امام موسي بن جعفر (ع) با اين صفات ممتاز خويش و همچنين به دليل سفارشهايي که پدر بزرگوارش در حق او کرده بود در ميان برادران خود اين چنين محبوب رشد و پرورش يافت .
در حديثي از محمد بن وليد آمده است که گفت :
از علي بن جعفر بن محمد شنيدم که مي گفت : از جعفر بن محمد (ع) شنيدم که به گروهي از خواص و ياران خويش مي فرمود :
شما را درباره پسرم موسي به خير و نيکي سفارش مي کنم که او برترين فرزندانم و جانشين و قائم مقام من است و پس از من حجت خداي عزوجل بر تمام خلق است .
علي بن جعفر بسيار هواخواه برادرش امام موسي کاظم (ع) بود و مي کوشيد آداب و شرايع ديني را از آن حضرت فرا بگيرد . پرسشهاي وي از امام موسي و پاسخهايي که به طور شفاهي از آن حضرت شنيده بسيار مشهور و معروف است و درباره اين موضوع روايات و اخبار بي شماري نيز نقل شده است.( بحار الانوار، ج 48، ص 25)
از آنجا که در روزگار امام صادق تا حدودي فضاي باز فرهنگي ايجاد شده و معارف اهل بيت (ع) گسترش يافته بود بيشتر مردم در آن دوره به سوي مذهب اهل بيت گرائيده بود برخي از سران و رهبران براي رسيدن به منصب رياست و رهبري در شيعه به طمع مي افتادند و چه بسا برخي از فرزندان و نوادگان امام صادق را نيز با خود همگام و همصدا مي کردند . از همين روست که امام ششم همواره و به شدت بر جانشيني امام موسي پس از خودش تاکيد مي کرد .
پس از امام صادق (ع) برخي مسلمانان منحرف شدند و پنداشتند که پس از امام صادق پسر بزرگ آن حضرت يعني اسماعيل امام است و ادعا کردند که اسماعيل در زمان پدرش از دنيا نرفته بلکه از انظار مخفي شده است!
فرقه قدرتمند اسماعيليه که پس از نهضت پيامبر (ص) بزرگ ترين جنبش انقلابي را پايه گذاري و دولتي بزرگ و نيرومند در شمال آفريقا تاسيس کردند زاده همين عقيده اشتباه بودند!‌
از اين رو امام صادق (ع) پيروان بزرگ و برجسته اش را بر وفات فرزندش گواه گرفت و بديشان خاطر نشان ساخت که جانشين به حق او همام امام موسي کاظم است .
از زراره بن اعين نقل شده است که گفت :
نزد ابوعبدالله (ع) رفتم . سرور فرزندانش موسي در سمت راست آن حضرت نشسته بود و رو به روي او تابوتي پوشيده بود . آن حضرت به من فرمود : داوود الرقي و حمران و ابوبصير را نزد من حاضر کن . مفضل بن عمر نيز بر آن حضرت وارد شد . من بيرون آمدم و کساني را که امام دستور احضارشان را داده بود حاضر کردم . يارانش يکي پس از ديگري وارد مي شدند تا آنکه جمعا سي نفر شديم .
چون همه گرد آمدند امام صادق فرمودند : داوود! پرده از چهره اسماعيل برگير . داوود پرده از اسماعيل برگرفت . آنگاه آن حضرت پرسيد داوود! آيا او زنده است يا مرده؟ داوود پاسخ داد : سرورم او مرده است.
بدين ترتيب امام پيکر مرده فرزندش را به يکايک يارانش نشان داد تا اينکه به آخرين نفر در مجلس رسيد . همه حاضران نيز از اعتراف مي کردند و مي گفتند : سرورم او مرده است . پس امام صادق فرمود: خدايا تو خود گواه باش . سپس دستور داد اسماعيل را غسل دهند او را حنوط و کفن کنند .
چون کار غسل و حنوط و کفن اسماعيل پايان پذيرفت امام صادق (ع) رو به مفضل کرد و فرمود: مفضل! چهره او را بنمايان . مفضل چنين کرد . امام از او پرسيد: آيا زنده است يا مرده؟ پاسخ داد :‌ مرده . امام صادق فرمود : خداوندا بر ايشان شاهد باش . سپس اسماعيل را به طرف قبرش بردند و چون او را در قبر نهادند امام فرمود : مفضل چهره او را بنمايان و از جمعي که حاضر بودند پرسيد : آيا زنده است يا مرده؟ همه پاسخ داديم: مرده است . پس آن حضرت فرمود : خدايا شاهد باش و شاهد باشند که بزودي باطل گرايان و گمان و ترديد خواهند افتاد . (يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم) سپس به امام موسي (ع) اشاره کرد و ادامه داد (والله متم نوره ولو کره الکافرون)
سپس به روي او خاک ريختند . امام صادق (ع) دوباره از ما پرسيد : اين ميت کفن شده حنوط شده مدفون در اين قبر کيست ؟ گفتيم :‌ اسماعيل . فرمود : خداوندا شاهد باش . آنگاه دست فرزندش موسي را گرفت و فرمود : او حق اوست و حق با او و از اوست تا آنکه خداوند زمين و هرکس را که در آن است وارث شود.( بحارالانوار، ج 48، ص 21)


 
 
 
 
 
 
 
سه شنبه 21 دی 1389 - 6:14:17 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


شب آرزوها لیله الرغائب


داستان دستان بهشتی


داستان زندگی دختر فراری


گلواژه های نـــــاب و پرمعنای زندگی


تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!


ناامید شدن آسان است ولی...


فاسقي که در شب عروسي اش عاقبت به خير شد


به نام عشق


خداحافظ همگی دوستانو بزرگوارن خوبم


بیایدی مثل گلها


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

731550 بازدید

7 بازدید امروز

214 بازدید دیروز

1146 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements