تاریخ شهادت 5/4/59

محل شهادت احمد آباد تکاب

شهید والامقام در خانواده ای متدین در شهر بیجار چشم به جهان گشود پس از اخذ دیپلم سربازی خود را به عنوان سپاه دانش سپری نمود و سپس به تدریس در مدارس پرداخت و با برگزاری نماز جماعت و فعالیت های سیاسی به افشای چهره رژیم استبدادی شاه همت گماشت به خاطر مبارزات سیاسی خود تبعید شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه پاسداران بیجار بعنوان مسئول اطلاعات و تحقیقات منصوب شدند وی در نبردی با دشمنان انقلاب در منطقه تکاب به فیض عظمای شهادت نائل آمدند.

فرازی از وصیت نامه شهید

نظام آموزشی غرب یکی از پایه های ننکین تزلزل اعتقادات اسلامی است و باید با تصفیه ی عناصر ضد انقلاب و تغییر نظام آموزشی زمینه سلامت دیگر دستگاهها و ارگانهای دولتی را فراهم نمود.

 متولد 1339

محل شهادت شلمچه

این شهید در سال 1339 در روستای سریش آباد از توابع شهرستان قروه در خانواده ای مذهبی و ساده دیده به جهان گشود در سن هفت سالگی تحصیلات خود را در دبستان سریش آباد شروع کرد و دوره راهنمایی را در مدرسه دهخدا و تحصیلات متوسطه را تا چهارم نظری در دبیرستان توحید قروه با موفقیت به پایان رسانید و موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید بعد از مدتی راهی دوره سربازی شد و بعد از اتمام خدمت سربازی در آموزش و پرورش شهرستان قروه مشغول به خدمت شد اخلاق و رفتار وی بسیار خوب بود و خودش نیز برای شاگردانش معلم اخلاق بود وی عشق و علاقه خاصی به امام و انقلاب داشت و همیشه    می گفت �جنگ به ما تحمیل شده باید تا آخرین قطه خون ایستادگی کرد� بعد از مدتی از طریق بسیج سپاه پاسداران عازم جبهه های حق علیه باطل شد و بعد از چندین ماه خدمت به اسلام و قرآن در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

متولد 1342

محل شهادت محور دیواندره � سنندج

تاریخ شهادت 27/5/66

شهید محمد کاکه برائی در سال 1342 در یکی از روستاهای شهرستان دیواندره در یک خانواده مذهبی و مسلمان دیده به جهان گشود پس از سپری نمودن دوران کودکی وارد محیط مدرسه شدند شهید دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رسانید ایشان اعتقاد خاصی به اسلام و انقلاب داشتند و علاقه فراوانی به درس خواندن از خود نشان دادند جهت ادامه تحصیل به شهر دیواندره مهاجرت نمود و دوران متوسطه را با موفقیت به پایان رساند. شهید فردی متدین و مومن و دارای اخلاق حسنه ای بود و در همان دوران کودکی با مسجد و قرآن مانوس بودند و بیشتر اوقات فراغت خود را در مسجد می گذرانید پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اکثر راهپیمائیها و تظاهرات شرکت فعالانه و گسترده ای از خود نشان داد در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در کنار تحصیل به تشویق مردم جهت مبارزه با منافقین کوردل می پرداخت. اما با وجود منافقین کوردل در منطقه شهید از ادامه تحصیل و درس خواندن منصرف نشد و موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم گردید و پس از آن جهت گذراندن دوره نظام وظیفه وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دیواندره شد و بعنوان سرباز معلم در روستا مشغول خدمت گردید پس از اتمام دوران مقدس سربازی وارد اداره آموزش و پرورش شهرستان دیواندره گردید و در همین ایام به عنوان بسیج فعال ثبت نام نمود و با وجود حملات رژیم بعثی عراق به مناطق مرزی کشور اسلامی ایران و وجود منافقین کوردل کومله و دمکرات در منطقه کردستان ایشان جهت طی دوره آموزش نظامی به دهگلان منتقل گردیدند و پس از اتمام دوران آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه های دفاع مقدس در حین ماموریت در جاده دیواندره � سنندج در تاریخ 27/5/66 به درجه رفیع شهادت نائل گردید شهید فرزند خوبی برای والدین و سرپرستی دلسوز و فداکار و پدری مهربان برای همسر و تنها فرزند دخترش بود.

تاریخ شهادت 25/12/1362

محل شهادت هزار قله سلیمانیه

شهید حق وردی در سال 1346 چون لاله ای زیبا و گلی از گلشن اسلامی در روستای جعفرآباد از توابع شهرستان بیجار شکفته شد والدینش با پیروی از مکتب جان بخش اسلام او را محمدعلی نام نهادند محمدعلی دوران کودکی را در دامن پاک و مطهر مادر و تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان سپری نمودند تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به امام رساند و برای ادامه تحصیل راهی شهر بیجار شد و در دبیرستان شهید بهشتی موفق به اخذ دیپلم شدند و آنگاه وارد مدرسه دارالفنون (تربیت معلم) تهران شد و در رشته پرورشی ادامه تحصیل داد شهید بزرگوار با وجود فعالیت گروهکهای ضد انقلاب در منطقه همیشه علیه آنها افشاگری و مردم را نسبت به افکار پلیدشان آگاه می کرد به مردم روستا و پاکگی و سادگی آنها عشق می ورزید و از آنها به نیکی یاد می کرد در مورد جنگ عامل اصلی را آمریکا می دانست و با توجه به اینکه قلا دو بار به جبهه اعزام شده بود باز احساس وظیفه کرد و برای بار سوم به میدان نبرد شتافت و با اینکه زخمی شده بود زخمش را با دسمتمال بست و به مبارزه عاشقانه می پردازد شهید حق وردی به دنیا و همه تعلقاتش اهمیت نمیداد و چنانچه در قسمتی از وصیتنامه اش آمده است: �هنگام دفن کردنم جنازه ام را نشان دهید و دستهایم را باز بگذارید تا همه بدانند جزیک کفن با خود نبرده ام� آری چنان با آرامش خاطر � حسین گونه � به رزم پرداخت تا اینکه به خیل �عند ربهم یرزقون � پیوست.